عرفان کیهانی، منطبق با عرفان ایران بوده و در دو بخش نظری (دنیای ابزار) و عملی (دنیای بی ابزاری) بر مبنای اتصال به حلقه های متعدد شعور الهی (شبکه شعور کیهانی) و بر پایه برخورداری از رحمت عام خداوند، چهارچوبی است انسان شمول که همه انسان ها صرف نظر از نژاد، ملیت، دین، مذهب، جنسیت، سن و سال، سواد و معلومات، تجارب، نوع تغذیه، ورزش و … می توانند از آن استفاده نمایند.
در این عرفان، همه آنچه را که انسان در مسیر کمال به آن می‌رسد، مزد اشتیاق می‌داند لذا به ریاضت، تارک دنیا شدن و… تاکیدی ندارد و تنها شرط برای استفاده از حلقه‌های آن شاهد بودن (نظاره گر بودن) می‌باشد.

جهان هستی مادی و انسان را می توان از دو منظر کمی و کیفی مورد مطالعه قرار داد.
انسان از منظر کیفی دارای قابلیت‌ها و توان‌های ویژه‌ای است:

تو زچشم خویش پنهانی، اگر پیدا شوی
در میـان جـان تو گنجـی نهان آیـد پدید

کتاب حاضر نگاهی است به انسان، از منظری دیگر
ما را به چشم سر مبین
ما را به چشم سِرّ ببیـن

انسان محور جهان هستی است که همه چیز برای به صحنه آمدن او آفریده شده و از میان مخلوقات خداوند، تنها مخلوقی به حساب می‌آید که به خلقت معنا و مفهوم بخشیده است. زیرا تنها او است که می‌تواند عظمت هستی را درک کند؛ از آن تفاسیر مختلفی ارائه دهد و از رهگذر برداشت‌های متفاوت خود، خالق خوشبختی و بدبختی گردد.
او تنها مخلوق خداوند است که قادر است بپرسد: من کیستم؟؛ از کجا آمده‌ام؟؛ به کجا می روم؟؛ خالق کیست؟؛ هدف او از خلقت چیست؟ و …

هدف اصلی در «عرفان خدامحور»، قرب حق است. انسان با معرفت، در راه رسیدن به محبوب خود، با هر تلنگر و ضربه‌ای دچار وقفه و سکون نمی‌شود. او در مسیر عشق به تحولاتی می‌رسد که افراد معمولی از آن بی‌بهره هستند. به عبارتی، او دریا دلی است که در این مسیر خطیر، آمادگی رویارویی با ناملایمات را مي‌يابد و با ایمنی و اشتیاق به حرکت خود ادامه می‌دهد؛ در حالی که افراد معمولی، در مسیر هر هدفی در زندگی خود، همچون زورق‌نشینی هستند که در رویارویی با اولین امواج در اقیانوس زندگی، دچار واژگونی زورق خود می‌شوند و از ادامه‌ راه باز می‌مانند.

خداوند انسان را آفرید و در مسیر پر فراز و نشیب جهان هستی قرار داد تا با پختگی و کمال به سوی او باز گردد. وی در رویارویی با عوامل مختلف آزمون‌های الهی، محتاج معرفت است. زیرا در اثر عدم درک و شناخت نسبت به آن‌ها زیانی را متحمل می‌شود که حتی نسل‌های پس از او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
یک گروه از این عوامل که با وجود رابطه‌ تنگاتنگ با زندگی انسان، تاکنون کمتر شناسایی شده‌اند، موجوداتی هستند که در این کتاب با عنوان «موجودات غیر ارگانیک» معرفی می‌شوند.

بسیاری از مشکلات انسان، نسبت مستقیمی با طرز نگرش او به هستی دارد؛ زیرا در صورتی که نگاه وی منطبق بر حقیقت نباشد و او در نا‌آگاهی از قوانین هستی به قضاوت درباره حوادث و وقایع بپردازد، به تضادهای درونی و بیرونی می‌رسد و نه تنها به لحاظ اعتقادی سست می‌شود و خود را در جهان هستی سرگردان و بی‌پناه می‌بیند، بلکه در اثر فشارهای روانی حاصل از آن، به بیماری‌های متعدد و متنوع نیز دچار خواهد شد. در این صورت، او زندگی خود را در حال کشمکش با این عوارض سپری می‌کند و از فرصت گران‌بهای عمر بهره کمتری خواهد برد و رسالت خویش را به انجام نخواهد رساند.

سایمنتولوژی یا ذهن – روانشناسی فراکل‌نگر، یک رشته از طب‌های مکمل ایرانی است که نگاهی همه جانبه به انسان و انسان‌شناسی دارد. هدف اصلی سایمنتولوژی، شناخت انسان، نرم‌افزارهای وجودی او و نیز تشخیص و درمان اختلالات ذهنی – روانی و مشکلات ناشناخته است.
در سایمنتولوژی، ابعاد وجودی انسان، نامحدود در نظر گرفته می‌شود؛ وجود انسان از بی نهایت اجزای مختلف نرم‌افزاری و سخت‌افزاری تشکیل شده است که همه‌ی اجزای سخت‌افزاری آن نیز در نهایت توسط یک بخش نرم‌افزاری اداره و کنترل می‌شود.
ذهن و روان در سایمنتولوژی هر یک با مفهمومی جداگانه به کار می‌روند و بخش خاصی از وجود انسان را در بر می‌گیرند.

مهمترین سرمایه یک سازمان چست؟ مکتب‌های فکری گوناگون، پاسخ‌های متفاوتی به این پرسش اساسی می‌دهند. در رویکرد فراکل‌نگری، مدیر یک سازمان تجهیزات و بناها و منابع نقدی را محصول سرمایه انسانی بر می‌شمارد. فراکل‌نگری به معنی نگاه از فراسوی آن چیزی است که در نگرش ما به آن، کل اطلاق می‌شود. اکوسیستم یک ابر سازمان است و زیر مجموعه‌های آن هر یک به نوبه خود سازمانی به شمار می‌آیند، هر مجموعه‌ای که با هدفی مشخص و کارکردی معین گرد آمده است سازمان به شمار می‌آید. از این رو مدیریت کل‌نگر، رهنمون انسان به سوی مدیریت کلان از فراسوی جمیع سازمان‌هاست. چنان چه ریشه ضعف سازمانی، کوته‌اندیشی و محدود کردن دایره نگرش و ندیدن عوامل موثر بر سامانه تحت مدیریت است.

کتاب حاضر، چکیده و منتخبی است از متن چند کتاب که توسط استاد محمدعلی طاهری، بنیان گذار مکتب عرفان حلقه و دو روش طب مکمل فرادرمانی و سایمنتولوژی، به رشته تحریر در آمده است.
مجموعه اول از چکیده کتاب های استاد محمدعلی طاهری مشتمل بر ۹ عنوان کتاب است که با امید به یاری خداوند متعال در آینده نزدیک به طور کامل در اختیار جویندگان معرفت الهی قرار خواهد گرفت. لیکن در قدم اول بخش هایی از هر کتاب در اختیار همگان قرار می گیرد تا ضمن بهره مندی اولیه از این آموزه های گرانقدر و تسهیل جمع بندی آگاهی ها و اطلاعات دریافتی، دریچه ای دیگر به منابع غنی و بی پایان مکتب خدامحور عرفان حلقه باز گردد.

طی سال های گذشته نظریات استاد محمدعلی طاهری در قالب طب های مکمل ایرانی، فرادرمانی و سایمنتولوژی و چگونگی بهره مندی از شعور حاکم بر جهان هستی توانسته است به انسان های بسیاری در جهت سلامت جسم، ذهن، روان و زندگی سالم تر کمک کند.
همچنین نظریه جهان تک ساختاری و ارتباط با هوشمندی کل و استفاده از تسهیلات آن از جمله ایجاد میدان های شعوری، در قالب تئوری جدیدی به نام ارتباط عام ذرات که به نحوه تغییر رفتار مواد می‌پردازد از طرف ایشان به مجامع علمی عرضه گردید.

إن كثيراً من مشاكل الإنسان ترتبط بصورة مباشرة مع نظرته ورؤيته للعالم، لأنّه إذا لم تكن نظرته تطابق الحقيقة ويحكم حول الوقائع والحوادث دون علم بقوانين الكون، عندئذٍ يواجه تناقضات داخلية وخارجية وفضلاً من أن يضعف من الناحية العقائدية ويجد نفسه حيران في عالم الكون وبلا ملجأ بل يبتلى بأمراض مختلفة ومتعددة بسبب الضغوط النفسية المنتجة من ذلك. فلذا يقضي حياته مواجهاً مع هذه المشاكل وأثراتها ولا يمكن له الاستفادة من فرص العمر الثمينة إلا القليل منها وإذاً لا يؤدّي مهمّته في الحياة.

Cosmic Mysticism is in accordance with Iranian Mysticism, and in both theoretical (the world of means) and practical (the world of no-means) parts, it is based on the connecting to many Divine T-Consciousness Halghehs (Cosmic T-Consciousness Network) and on enjoying the General Mercy of God and it is a human-inclusive framework that all people regardless of race, nationality, religion, gender, age, literacy, information, experiences, type of nutrition and exercise, etc. can use it. In this mysticism, everything that a person reaches on the path to Kamāl (Spiritual Perfection) is the reward of eagerness. Therefore, there is no emphasis on ascesis, leaving the world, etc., and the only condition for using its Halghehs is to be a witness (observer).

The human being is not a creature that is left in the Asfal-a sāfelīn (the Nethermost point in Bi-Polar Cycle), alone on his/her own. Considering that the plan of creation has been initiated based on an intelligent design and a systematic program, it impossible to assume that God would take action without a plan and purpose, or take pointless and futile actions. Accordingly, the creation and the evolution of the human has also been initiated to follow a great purpose and plan and is far more than a simple argument between God and the Devil, but follows a great goal. This goal is for human to attain Kamāl (Spiritual Perfection). For this movement to take place, certain facilities have been foreseen for the human, which can be considered and discussed within the context of Divine General Mercy.

God created man and placed him/her on the challenging path of the universe to return HIM with maturity and Kamāl (Spiritual Perfection). He needs knowledge in facing various factors of divine tests. Without true perception and understanding of these elements, human will incur losses that will affect even future generations. Among these elements there is a type of beings that despite their constant encounters with human life, remains less recognized and is introduced in this book as “Non-Organic Beings”.

Most human problems are directly related to his/her point of view about the universe. Whenever his/her outlook is contrary to the truth and he/she judges external events and occurrences without awareness of natural laws, he/she is headed towards inner and external oppositions. Hence, not only will he/she lose his/her faith and find himself/herself lost and hopeless in the universe, but also, he/she will suffer various types of illnesses due to the relevant psychic pressures. Consequently, he/she will spent his/her life struggling with these complications and will benefit less from his/her precious opportunity of life and will not fulfil his/her duty.